او از انتظارات فراتر رفته. من مربی بازیکنی به نام کریستیانو رونالدو هستم، نه انسانی به این نام. برای من بازیکن مهم است اما بدون وارد شدن به حیطه حرفهای میگویم که او پسری فوقالعاده است. هر چه میخواهید بگویید، او واقعا عالی است. آشنایی با او و دیده هر روزه او و حضور او در زندگی روزمره من برایم افتخار است. انسانهای کمی هستند که امکان شناخت واقعی او را داشته باشند، چون او به دلیل رسیدن به سطوح بالای شخصی و حرفهای باید بخشی از شخصیت خود را خصوصی نگه دارد. به عنوان بازیکن، او همه آن چیزی است که میدانید و حتی بیشتر از آن. کیفیت او به عنوان بازیکنی حرفهای و جاهطلبی او ... هیچ واژهای برای توصیفش نمییابم.
بگذارید ماجرایی برایتان تعریف کنم که پس از دیداری در لیگ روی داد: در پایان دیدار، بازیکنی از تیم حریف را در بیرون رختکنمان دیدم. از او پرسیدم چیزی میخواهد و او گفت میخواهد پیراهنش را با کریستیانو رونالدو عوض کند. به او گفتم وارد رختکن شود ولی او ترجیح داد دم در بماند. صبح روز بعد، در روزنامهها خواندم که همان بازیکن گفته بود رونالدو تماشاگران را تحریک کرد و در صحنهای که خطا نبود شیرجه زد و به رقیب و هواداران احترام نگذاشت. کریستیانو بازیکنی اینچنین است و خوبختانه او یاد گرفته با این وضعیت کنار بیاید و مسیر خود را برود. اما در حقیقت این ناسپاسی است، چون او بازیکنی است که هر هفته توجه بسیاری را به فوتبال اسپانیا جلب میکند. او مربیای دارد که از او مراقبت نمیکند و همیشه او را به میدان میفرستد و نمیخواهد او را در بازیهای خاصی بازی دهد. چیزی که او را نجات میدهد نجابتی است که از آموزشهای الکس فرگوسن فراگرفته